سلام
ممنون از پاسخي كه دادين
جمله شما:((تمام روانشناسان ثابت کرده اند که هيچ نهاد و عنصري جاي خالي مادر را پر نمي کند))
درسته منم در اين مورد با شما اتفاق نظر دارم كه جايگاه مادر در حوزه تربيتي بي رقيبه...
لكن وجود مهد يا ساير پديده ها نظير تلويزيون و غيره ابزارهايي هستن كه به مادر كمك ميكنه و اگه با هدف جايگزين شدن نقش مادر شكل نگرفته باشن منطقيست...
رشته بنده علوم تربيتي يا روانشناسي نيست و اطلاعاتي در اين زمينه ندارم
لكن بايد عرض كنم تحولاتي در جوامع اتفاق افتاده كه ضرورتهايي رو ايجاب ميكنه الان مثل 300 سال پيش نيست ...
جوامع قديم پيچيدگيهاي كمتري داشتن از سادگي بيشتر برخوردار بودن و در مجموع خانواده و نهايتا بعدها مكتب نقش تربيتي كودكان رو بر عهده داشتن اما جوامع امروز حتي در جوامع مسلمان تحولات زيادي اتفاق افتاده كه ديگه همان دنياي ساده گذشته رو شاهد نيستيم ... و بسياري از مادران (حتي خانه دار) خودشون به تنهايي قادر نيستن همه ارزشها و مولفه هاي تربيتي رو به فرزند انتقال بدن گرچه باز هم تاكيد ميكنم منم مثل شما اين اعتقاد رو دارم كه مادر و خانواده نقش اصلي رو دارن لكن بدليل همان پيچيدگيهاي نوين جوامع امروزي ، نياز به ابزارهاي نوين به عنوان ابزارهاي كمكي ضروريه ...
لذا همانطور كه مدرسه هاي نوين در دوران معاصر در جهان اسلام ايجاد شده تا نيازهاي تربيتي و علمي رو تامين كنه همانطور كه دانشگاه ايجاد شده تا افراد رو براي نقشهاي پيچيده تري در دنياي نوين آماده كنه قطعا براي دوران پيش از دبستان هم مادران براي آموزش كودكانشون بي نياز از نهادهاي كمكي از جمله مهد نيستن منوط به اينكه كاركرد اصلي خانواده در اين شرايط توسط مهد خدشه دار نشه در غرب عموما اين اتفاق افتاده يعني خدشه دار شدن كاركرد خانواده توسط ساير نهادهاي جامعه ...
لكن اقدامي كه ما در حوزه تمدن اسلام به طور عام و در كشور خودمون به طور خاص بايد انجام بديم از سويي آسيب شناسي جوامع غربي در اين مورد خاص و از سوي ديگه زمينه سازي براي ايجاد تعادل ميان نهادهاي آموزشي و نهاد خانواده هستش تا نه دچار مشكلات غرب بشيم و نه از آماده سازي كودكان براي جهاني تحول يافته باز بمونيم به قول معروف نه از اين سوي بام و نه از سوي ديگر بام بيفتيم ...
موفق باشين