سلام
بچه كه هستيم بيشتر صبوري ميكنيم
ولي نه همواره اينطور نيست گاه زجر ميكشيم اما فراموش ميكنيم و خيال ميكنيم دردي نداشته ايم فراموشي درد را مي برد مثل آبي بر خاك اما گاه ميزان خاك بيش از آب است و ميماند آنقدر ميماند كه نشست ميكند بر ضمير انسان بر افكار او و شخصيت خودساخته و يا دگرساخته او ،
درد كودكي كه آب فراموشي او را پاك نكرده گاه به اندازه عمر يك انسان با اوست و يك درد قديمي و ساده چه دردهاي جديدي ميسازد در بزرگسالي ...
كودكي محصول ازدواجي ناكام ، كودكي محصول فقدان آموزش مطلوب و كودكي محصول فقر ... جملگي در بزرگسالي درد را به گونه اي ديگر خواهند چشيد هرچند درد قديمي را به ظاهر فراموش كنند ...
--------------------------------------------------------------------------
نميدونم چرا اين رو به شما ميگويم اما باور كنيد چند روزيست دلم خيلي گرفته دختري ايراني رو با 25 سال سن در امارات متحده عربي در شهر دوبي ملاقات كردم كه براي ارائه خدمات به مردان ايراني و غير ايراني پول دريافت ميكرد زندگي پرآشوب او برايم سخت بود از كودكي مشكلات را تجربه كرده تا نوجواني و الان در زمان جواني كه بهترين سالهاي زندگيش ميتوانست باشه در فجيع ترين شرايط كار ميكنه اين يك مثال بود از هزاران هزار مثالي كه ميتوان آورد براي دردهاي كودكي كه درمان نشد كه تا به امروز دردهاي جديد او آغاز شود...
و البته اين بخشي از زندگي غير طبيعي ما انسانهاست و چه دردآور ...