• وبلاگ : بانوي سراچه
  • يادداشت : چي بگم؟
  • نظرات : 3 خصوصي ، 51 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ابن عساكر در تاريخ مدينة دمشق مي‌نويسد :
    عن يوسف بن ماهك عن عائشة قالت لما حضرت أبا بكر الوفاة استخلف عمر فدخل عليه علي وطلحة فقالا من استخلفت قال عمر قالا فماذا أنت قائل لربك ...
    تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج44 ، ص251 و الطبقات الكبري ، محمد بن سعد ، ج3 ، ص247 .
    از عايشه روايت شده اتس که گفت : وقتي زمان مرگ ابو بکر فرا رسيد ، عمر را به جانشيني خويش انتخاب کرد ؛ پس علي و طلحه به نزد او آمده و گفتند : چه کسي را انتخاب کرده اي؟ پاسخ داد عمر ؛ گفتند : پس چه پاسخي به پروردگارت خواهي داد ؟ ...
    حسن بن فرحان مالكي بعد از نقل اين حديث مي‌گويد :
    وهذه قد رواها ابن عساكر بسند صحيح من طريق الضحاك بن مخلد ( صاحب السنة ) عن عبيد الله بن أبي زياد ( وهو صدوق ) عن يوسف بن ماهك ( وهو ثقة معروف ) عن عائشة فهذا إسناد صحيح وأقل رجاله توثيقا هو ابن أبي زياد وهو ( صدوق ) .
    نحو إنقاذ التاريخ الإسلامي ، حسن بن فرحان المالكي ، ص266 .
    اين روايت را ابن عساكر با سنى صحيح از طريق ضحاک بن مخلد از عبيد الله بن ابي زياد از يوسف بن ماهک از عائشه نقل کرده است ؛ و ضعيف ترين شخص در اين روايت ابن ابي زياد است که او نيز راستگوست .
    و محمد ناصر الباني كه از ليدر‌هاي وهابيت به شمار مي‌رود ، هر چند كه ابن أبي زياد را ضعيف مي‌داند ؛ اما در ادامه مي‌گويد :
    لكنه لم يتفرد به ، فقد رواه صالح بن رستم عن ابن أبي مليكة عن عائشة به نحوه . وصالح بن رستم هو أبو عامر الخزاز ... .
    إرواء الغليل ، محمد ناصر الباني ، ج6 ، ص80 .
    ولي فقط او نيست که اين روايت را نقل کرده است ؛ بلکه اين روايت را صالح بن رستم از ابن ابي مليکه از عائشه نيز نقل کرده است ...