• وبلاگ : بانوي سراچه
  • يادداشت : نوستالوژي
  • نظرات : 4 خصوصي ، 35 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به! اينجا رو!! دوباره برگشتي به همون قالب قديم؟

    آخي... ياد اون روزاي اولي افتادم که ميخوندمت.

    خدا خيرت بده که ما رو هم از معناي "نوستالوژي آگاه کردي. گرچه مطمئن نيستم که مفهومش رو به طور کامل گرفته باشم. زحمت سرچ در گوگل رو هم از دوشمون برداشتي!

    فقط من تا حالا تصور کاملا متفاوتي از اين کلمه داشتم. گاهي از اينجور کلماتي که نميشه دقيق توضيحشون داد لجم ميگيره و گاهي هم باهاشون حال مي کنم! مثلا وقتي ميخوام "خداوند" رو شرح بدم... توش مي مون، بد جور. ولي از اين گير کردن و گيج شدن حال مي کنم... ذوق کيف ميشم.

    حالا اين حرفا رو ولش. اومده بودم واسه آخرين شب احيايي که برامون مونده التماس دعا بگم.

    به يادت هستم... دوست خوبم.

    پاسخ

    آره يادش بخير! من هميشه با کلمات درگير بودم و هستم. مثلا هميشه از اينکه از قبل برام تصميم گرفته بودن که اسم هر چيزي چي باشه شديدا لجم مي گرفت و هنوزم همين طورم!مثلا من دوست ندارم اسم اين چيزي که باهاش مينويسم مداد باشه دوست دارم خودم براش اسم بذارم.ونسبت به کلمه هايي هم که براشون معادل دقيق پيدا نميکنم احساس نفس تنگي دارم.ممنون که به يادم هستي من هم به يادتم.