لحظه ها - بانوی سراچه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























بانوی سراچه

             لحظه ها و ثانیه ها نا مردند

   گفته بودند که بر می گردند

                      برنگشتند و پس از رفتنشان

  بی جهت عقربه ها می گردند

           ز چه رو سبز به نامم به دروغ

    لحظه هایی که یکایک زردند

   لحظه ها فاصله هایی موهوم

      لجظه ها فاصله هایی سردند

بگذارید ز پیشم بروند ...

لحظه هایی که همه بی دردند 


نوشته شده در دوشنبه 86/7/16ساعت 10:36 عصر توسط دها نظرات ( ) |


Design By : Pichak

Archive

Links

Specific

Design

دها
چند صباحی ست که بانوی این خانه نقلی هستم.هم اینک دانشجوی مرز و بومم نیز ام.و امیدم بر این است که بنده هم باشم.

Menu

Others