بانوی سراچه
قلعه ی دختر در استان فارس قرار دارد و یکی از آثار باستانی این دیار به حساب می آید.در روزگار گذشته این قلعه از دست نیافتنی ترین دژ ها بوده است و به همین دلیل نام آن را دختر گذاشته اند چرا که دختران نیز به همان اندازه دست نیافتنی بوده اند. در ایران باستان دختران از جایگاه بسیار والایی بر خوردار بودند.آن زمان که زنربایی و خرید زن در میان بسیاری از ملل و اقوام هند و اروپایی متداول بود، ازدواج ایرانی ، نتیجه عقد بود. به نظر ایرانیان، ازدواج نتیجه تراضی زن و مرد بود و این ازدواج در آن واحد معنی مذهبی و اجتماعی داشت. . پدر و مادر در انتخاب همسر برای دختر خود دخیل بودند اما دختر هم حق داشت در صورتی که داماد منتخب پدر و مادر را نپذیرفت، دست رد بر سینه او بزند.قوانین دوره ساسانی ازدواجی را که به زور صورت میگرفت، به منزله جرم و خیانت میشمرد. و این امر، از پیشرفتهای بزرگ حقوق ساسانی بود. این در حالی است که در سرزمینهای هممرز ایران، دختر از این آزادی خبر نداشت. در بابل، دختر میبایست مردی را بپذیرد که پدرش برای وی در نظر گرفته بود و در هند، دختر مثل کالایی به مردی داده میشد که بیشترین پول را پرداخته بود. در چنین شرایطی، دختر ایرانی از امتیازهایی بیش از همه دختران مشرق زمین برخوردار بود و میتوانست یار و همدم زندگیش را به میل و اراده خویش برگزیند. در ایران باستان زناشویی را تنها به منظور رفع حوایج جسمانی و جنسی انجام نمی دادند. بلکه برای آن هدف و آرمانی بسیار عالی و مترقی داشتند. این هدف فراهم کردن وسایل پیشرفت معنوی و غلبه نهایی نیکی بر بدی بود ،هدف از زناشویی مشارکت در نهضت بزرگ روحی است که در بیشترادیان الهی به بشر وعده داده شده است. اما منزلت زنان و دختران همیشه یکسان نبوده است و در ادوار مختلف فراز و نشیب هایی داشته است.دین اسلام بیش از هر آیین دیگری منزلت زن و دختر را رفیع گردانیده است.پیامبر مکرم اسلام و ائمه ی اطهار نسبت به همسران و دخترانشان نیکو ترین رفتار و بهترین سفارش ها راداشته اند: رسول اکرم (ص) : بهترین متاع دنیا ، همسر شایسته است . حضرت علی (ع) : دختر ، فرزندی است مهربان ، مونس ، مددکار ، مبارک و مربی .
امام صادق (ع) : دختر « حسنه » و پسر « نعمت » است ، حسنه ثواب و نعمت حساب دارد . امام صادق (ع) : بیشترین خوبی در وجود زنان است.
مرد پس از زناشویی به لقب « نمان پیتی » یعنی سرور و کدخدای خانه ملقب می گشت؛ زن نیز از زناشویی به لقب « نمانوپیتی » یعنی نور و فروغ خانه ملقب می گشت به عبارت دیگر مرد کدخدای و زن کدبانوی خانه بود. به قول دانشمند بزرگ آلمانی؛ و نویسنده کتاب « تمدن ایرانیان خاوری» زن پس از ازدواج در صف همسری شوهر قرار می گرفت؛ نه در ردیف اموال و یا از تابعین او. به عبارت دیگر زن کنیز و برده مرد نبود٬ بلکه همسر و همدل و همراه مرد بود و در کلیه حقوق با مرد بربار و در جمیع امور با او شریک به شمار می آمد.
کریستن سن؛ خاورشناس بزرگ دانمارکی می گوید: « رفتار مردان نسبت به زنان در ایران باستان همراه با نزاکت بود. زن چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی اجتماعی از آزادی کامل برخوردار بود.
دختر ایرانی در حالی در جامعه حضور می یابد ،که هم چون پیشینیانش اقتدار و عفاف خود را حفظ می کند؛ و با نشان دادن شایستگی ها و توانایی هایش در عرصه های اجتماعی و علمی خود را ثابت می کند نه با به تاراج گذاشتن زیبایی و حیای وجودش. دختر ایرانی برای پایداری از شأن و کرامت خود در کنار پذیرش نقش های اجتماعی باید هم چون نیاکانش دست نیافتنی باشد تا علاوه بر حفظ عزت و اقتدار بتواند بنیانگذار خانواده ای سالم باشد که می تواند منجر به جامعه ای سالم شود .
Design By : Pichak |
چند صباحی ست که بانوی این خانه نقلی هستم.هم اینک دانشجوی مرز و بومم نیز ام.و امیدم بر این است که بنده هم باشم.