مرگ تدریجی هزاران رویا - بانوی سراچه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
























بانوی سراچه

خیلی وقت ه که به پایان رسیدن زندگی کسانی که برایم مهم اند شده عادت و به نوعی معمول زندگی ! و باید به آن روزمرگی ها این را هم اضافه کنم : به پای چوبه ی طلاق کشیده شدن زندگی هایی که هنوز یکساله هم نشدند ؛ و تو هم در عروسی شان بوده ای ؛و دوستانت بوده اند؛ و دوستشان داشته ای ؛ و سالهاست که رفیق هم بوده اید؛ و هزاران رویا در سر می پرورانده اید ، که همه تدریجا می میرند.
و من اینجا هستم ! روی صندلی . و هیچ چاره ای برایشان ندارم...
چه کار می توان بکنم وقتی که خانواده ها به جان هم می افتند؟! و این میان حداقل دو جوان و دو زندگی و دو  آینده و دو روح تباه می شود.
نباید فراموش کنیم که تفاوت های فرهنگی ، عقیدتی ، مذهبی و ... چیزهایی نیستند که بعد از ازدواج مشکل آفرین نشوند. و نباید تردید های این چنینی قبل از ازدواج را نادیده گرفت.

 


پ.ن :عیدتون مبارک! یا رسول الله ظهور مولایمان را عیدیمان کنید و عطوف شدن قلوب نسبت به هم را!
گاهی فقط طلاق راه چاره است ؛منکر این نیستم ولی گاهی هم آخرین و اشتباه ترین راه است.


نوشته شده در چهارشنبه 87/5/9ساعت 5:49 صبح توسط دها نظرات ( ) |


Design By : Pichak

Archive

Links

Specific

Design

دها
چند صباحی ست که بانوی این خانه نقلی هستم.هم اینک دانشجوی مرز و بومم نیز ام.و امیدم بر این است که بنده هم باشم.

Menu

Others