بانوی سراچه
دوباره هلال باریک ماه رمضان در دلهامان پدیدار شد لیک در میان انبوه دغدغه های دنیاییمان به سو سو افتاده است.بدان امید دل به روشنایی بسته که شاید در نیمه هایش فرجی کنیم و قدری شویم ...
امروز چندمین باریه که به اینجا میرسم و بر میگردم...«چه بگویم که نا گفتنش به بود»نمی دونم چرا واسه جور کردن یه ظرف بزرگ اینقدر معطل کردم که بالاخره سفره ی مهمونی باز شد و من،دست خالیه خالی!
ما نیز امیدواریم که:کوشش بیهوده به از خفتگی ست...
نوشته شده در شنبه 86/6/24ساعت
12:25 عصر توسط دها نظرات ( ) |
Design By : Pichak |
Archive
Links
Specific
Design
دها
چند صباحی ست که بانوی این خانه نقلی هستم.هم اینک دانشجوی مرز و بومم نیز ام.و امیدم بر این است که بنده هم باشم.
چند صباحی ست که بانوی این خانه نقلی هستم.هم اینک دانشجوی مرز و بومم نیز ام.و امیدم بر این است که بنده هم باشم.
Menu
Others