بانوی سراچه
ما همیشه صدا های بلند را می شنویم ، پ.ن : روز پدر مبارک.... امشب سالگرد ازدواج بانوی خانه و آقای خانه می باشد! پ.ن : فقط امروز اون پایین نوشته شده : we have been married for 2 years می خواستم تو را خورشید بنامم از روشنایی منتشرت دیدم که خورشید سکه صدقه ای ست که تو هر صبح از جیب شرقی ات در می آوری دور سر عالم می چرخانی و در صندوق مغرب می اندازی. و بدین سان استواری جهان را تضمین می کنی. می خواستم نام تو را ابر بگذارم از شدت کرامت.دیدم که نسیم فقط بازدم توست که در فضای قدسی فرشتگان تنفس می کنی . به اینجا رسیدم که :زیبا ترین و زیبنده ترین نام همان است که خدا برای تو برگزیده است . ای کریم ترین بخشنده ی روی زمین ای جواد! پ.ن : این نوشته ی سید مهدی شجاعی می باشد. یا لطیف بیوتن خواندم! و دوست دارم که امیر خانی را خفه کنم!
پررنگ ها را می بینیم ،
سخت ها را می خواهیم ؛
غافل از اینکه خوب ها آسان می آیند ، بی رنگ می مانند و بی صدا می روند.
مادر ها اکثرا اینگونه اند . و ندیده ام زندگی موفق مردی و پسری و پدری را مگر به صبوری های زنی و مادری و همسری !
توی پست روز مادر متهم شدم به مرد سالاری و لابد اکنون متهم می شوم به زن سالاری! در حالیکه معتقدم در زندگی هیچ کس سالار نیست بلکه یکی بانوی خانه است و دیگری آقای خانه /
اثبات شی ء نفی ماعدا نمی کند.(هم برای نوشت هم برای پایین نوشت)
گاهی اینقدر دست و پا می زنیم تا برسیم ؛ و گاهی می برندت تا بفهمی اگر بخواهند تو هیچ کاره ای ..... رفتم اعتکاف/
حلال کنید.
نمی دونم بعضی دوستان از اسم وبلاگم چه برداشتی کردن (واقعا بانوی خانه یعنی چی؟) ؛که با پست قبلی متعجب شدن!
و علی و حب علی نعمت بزرگ خداست....
عیدتون مبارک.
یادتون باشه فردا امام رضا (ع) پدر می شن و فراوون عیدی می دن.کم نخوایم!
چقدر امامانمون مظلوم اند.
چیزهای زیادی می تونه دستاورد یک سفر طولانی باشه! اما برای به اشتراک گذاشتن انگشت شمارند.
خوندن چهار تا کتاب در عرض دو روز هم میتونه نتیجه ی یک سفر ناگهانی و نیمه اجباری باشه!
و دوست دارم ارمیا را هم به سرنوشت نویسنده دچار کنم!
دوست دارم بیوتن را سفرنامه ی امیرخانی به ینگه دنیا به نامم.
ولی همه ی اینها احساسات اولیه ایست که بعد از بیوتن داشتم .
ولی حالا احساس خوبی دارم ! و امیر خانی را تحول ادبی می نامم.
و چه خوب کشمکش دو نیمه ی سنتی و مدرن را به تصویر کشیده است.
و دوست دارم از رضای امیر خانی تشکر کنم.
بیوتن قصه ی خیلی هایی ست که پایشان به سرزمین فرصت ها می رسد. و هرکس نقشی را برای خودش انتخاب میکند. یکی می شود خشی ! یکی می رود آنجا که بشود سوزی! یکی می رود تا بشود جیسن! و یکی هم می رود که ارمیا بماند!
ارمیا بی وتن نیست ، چون و تن او هنوز دسته دارد و او بی وطن است .و در عین منفعلی فعال است.
ارمیا به زبان منفعل است اما در عمل و با حفظ سر و صورت و با انتخاب شغل و ... اعتراض می کند.
توانایی امیر خانی در شخصیت پردازی و سخنگویی یه جای هر شخصیت انکار نشدنی ست.و به حق که بیوتن (bivatan/bi vatan/biuten) محشر است البته اگر از اعصاب خورد کنی ها و زیاده روی های لفظی اش چشم بپوشیم.
پ.ن: دستاورد های بعدی برای پست بعدی.
امشب لیله الرغائب هست. شب تمام آرزوهای قشنگ و بزرگ! اینقدر ازش غفلت می کنیم تا یهو می بینیم غربیا یه روزی درست کردن مثله ولنتاین و اسمشو گذاشتن شب آرزو ها و براش مراسم و گل و خرس صورتی و قرمز هم درست کردن.چرا از قشنگیا و رمانتیک بازی های دینمون غافل میشیم؟چرا به جوونا فقط اشک و آه نشون میدیم؟ چرا نمیگیم امشب تمام آرزوهاشونو لابه لای یه جعبه گل و نوای یک دعا بفرسن واسه خدا!؟
التماس دعا! همین که به یادمون باشید کفایته...
توی جزوه جامعه شناسی جوانان نوشته بود «دانشمندان آمریکایی با انجام یک تحقیق به این نتیجه رسیده اند تصوری که نوجوانان 14 ساله نسبت به پیش بینی قدرت و اقتدار رئیس جمهور دارند ارتباط مستقیمی دارد با میزان اقتدار پدر در خانه! »وقتی این جمله رو خوندم اول لبخند زدم و بعد لذت بردم.خیلی زیاد!
پ.ن : روز مادر مبارک...
مادری مادر است که ذهن فرزندش آکنده از مهر پدر باشد!
اثبات شی ء نفی ماعدا نمی کند.(هم برای نوشت هم برای پایین نوشت)
Design By : Pichak |
چند صباحی ست که بانوی این خانه نقلی هستم.هم اینک دانشجوی مرز و بومم نیز ام.و امیدم بر این است که بنده هم باشم.