سلام
فرموديد:«شايد تمام زنا زاده ها بي گناه و معصوم باشند و مملو از پاکي و خوبي .و هيچ گناهي هم بر ايشان نيست .»
با اين جمله شما موافقم البته بدون _ شايد _
«دوست عزيز مي دانيد چرا دربقيع قبور اهل بيت رسول خدا را با خاک يکسان کردند؟مي دانيد چرا کوچه ي بني هاشم و منازل اهل بيت را ويران کردند؟مي دانيد چرا مساجد حضرت علي و زهرا را خراب کردند ؟مي دانيد چرا وهابي ها عقيده دارند با کشتن 4 شيعه ناهار خود را در بهشت تناول مي کنند؟»
اين پاسخي نيست كه توجيه گر علت جفاي ما به حقوق اهل سنت در ايران باشد از جمله ممنوعيت ساخت مسجدي ويژه اهل سنت در پايتخت.
تبعيضي مذهبي در ايران شايسته مكتبي به نام شيعه نيست نه تنها هر آنچه كه 1400 سال پيش اتفاق افتاده است نبايد معياري براي خط كشيها و انتقام جويي هاي متقابل ميان اين دو مكتب در زمان حال شود كه حتي نبايد هر آنچه كه امروز در عربستان و پاكستان و ... بر عليه شيعه ميشود مرجعي براي انتقام ما شود
كي بايد اين حلقه و زنجيره ادامه دار نفرت از ميان رود ؟ زماني كه سني شيعه شود ؟! يا زماني كه شيعه سني شود ؟!
دوست عزيز همانطور كه آنها وهابيتي دارند كه خون شيعه را حلال ميداند ما نيز در ميان خود افراط گراياني داريم همچون حجتيه ...
پرسش اينجاست كه حد تعادل اين دو مكتب در كجاست ؟
به قول استاد نظري كرماني كه خود شيعه متديني ست ميگفت اگر بدانيد كه امام علي در زمان خلفاي ديگر چگونه با آنها تعامل ميكرد كه حتي امام علي پذيرفت كه عمر با دختر او ازدواج كند قضاوتي نزديك به حد تعادل ميكرديد به بخشي از اين ازدواجها دقت كنيد:
« از زنان پيامبر ص عايشه دختر ابوبکر و حفصه دختر عمر بود، و پيامبر ص دو دختر خود را به ازدواج عثمان بن عفان درآورد، و علي با اسماء دختر عميس که همسر ابوبکر صديق و مادر محمد بن ابي بکر بود وصلت کرد که اين ازدواج بعد از وفات ابوبکر صورت گرفت و ثمره اين ازدواج يحيي بن علي بود ؛ بنابراين محمد بن ابي بکر و يحيي بن علي بن ابي طالب برادر مادري هستند، و عمر بن خطاب با ام کلثوم دختر علي بن ابي طالب ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نامهاي زيد بن عمر و رقيه بنت عمر شد. [مجلسي در بحار الأنوار (ص621)، کليني در الکافي قسمت فروع (6/115)]. »
قطعا ازدواج دختر امام علي با عمر نميتواند حكم به برائت عمر دهد كه قصد بنده نيز چنين نيست لكن اين ازدواج آنهم زماني كه وي در مسند خلافت بود نشان ميدهد كه حداقل ميزاني از تاييد از سوي امام علي بر عمر بوده است كه رضايت ميدهد دختر خود ام كلثوم را به ازدواج وي در آورد چه اينكه اگر عمر آنقدر نفرت انگيز بود قطعا امام علي با علمي كه شيعيان مدعي آنند كه حضرت به آن واقف است اجازه نميداد دخترش با عمر ازدواج كند اگر دقت بفرمائيد اكنون يك دختر شيعه از منظر مكتب شيعه حق ندارد به ازدواج دائم با يك مرد سني در آيد !! چگونه است كه امام علي چنين اجازه اي داده است كه دخترش در زمان خلافت عمر به عقد مردي در آيد كه اكنون مورد لعنت شيعه است ؟
به قول استاد نظري كرماني آنقدر ديد ما را نسبت به اهل سنت بد كرده اند كه حتي در هيچ رسانه اي اجازه نميدهند ازدواجهاي اينچنيني ميان خانواده اهل بيت با اهل سنت عنوان شود كه مبادا از اين لعتنها و نفرينها كه جز ياري رساندن به تداوم اختلاف و عناد ارمغاني ديگر ندارد كاسته شود !
منظور بنده از جمله دكتر شريعتي دفاع بد از مكتب اهل سنت نبود بلكه دفاع بد از مكتب شيعه بود
1 نكته: همه اين سخنان بنده نه در دفاع از شيعه و نه در دفاع از اهل سنت بود ، آنچه بود صرفا تاكيد بر تعامل ميان مكاتب و نه تقابل بود خواه اين مكتب قرنها پيش به مكتب مورد نظر شما اهانت و جفايي كرده خواه نكرده باشد بايد بر روي تعامل تاكيد كرد نه نفرين و لعنت و دشنام كه گاه در برخي ادعيه هاي شيعه يافت ميشود چراكه تداوم چنين رفتارهايي كه مرده باد و زنده باد شاخصه آنست چه از سوي شيعه چه از سوي اهل سنت به صلح منطقه اي و حتي جهاني كمكي نميكند.