• وبلاگ : بانوي سراچه
  • يادداشت : چي بگم؟
  • نظرات : 3 خصوصي ، 51 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    واقعا راست گفتي.ما با رافضي كه مادرش صيغه 100000نفره نميتونيم برادر باشيم.لعنت الله عليه يا رافضي
    پاسخ

    اميدوارم دوست عزيزمون {يه سني } تشريف بيارن و ببينن که کي شمشير از رو بسته. خدايتان رحمت کناد!
    + يه سني 

    سلام . جا داره اول به خاطر برخوردم عذر خواهي كنم ياد گذاشته ام افتادم حرس اون روزا تلمبار شد و اينجا خالي شد !!

    اما در مورد حرفاتون شما جناب مدير:من نمي تونستم تحجر و بي سوادي و کينه توزي و ناداني شما رو به اين صريحي که خودت فرياد زدي بگم.ممنون که خودت و مذهبت رو به وضوح براي همه روشن کردي افرادي که به جاي عقل از دهان استفاده مي کنند و به جاي منطق از فحش.اگر جرئتش رو داري بيا و بحث کن.اين در جواب خودتون كه شمشير كينه رو از رو بستيد

    اما شما اقاي خاكستري: تو هم برو روايتاي خودتونو توي الغدير بخون

    اين حرفتون اين شبه ايجاد كرد كه كتابي به اسم الغدير داريم كه اگه اره من كتابي به اين اسم نمي شناسم اما حديثي كه پيامبر در محلي به نام غدير خم نقل كردن من برش اشراف كامل دارم فقط با تفسيري كه شما ازش دايد هم عقيده نيستم

    دکتر عصام العماد هم که وهابي بود و شيعه شد رو هم نديدن

    ياد چند وقت خودم افتادم براي همين نتونستم جلو خنده ام رو بگيرم اين همون مشنگي نيست كه توي كنفرانس انلاين چرت و پرت مي گفت و من چقدر سنگش رو براي به اثبات رساندن حقانيتم!!!!!! به سينه زدم !

    امام زمان بياد داغيمونو خنک کنه

    اينشالله

    خدمت اين برادران ناتني عرض شود كه شبهات شما بسيار قديمي ميباشد و بارها و بارها علماي شيعه از قديم تا امروز به آنها جواب دادند

    اقا اولا كه بردار بودن شما بخوره تو سرتون كه خدا نكنه روزي بازم همچين ننگي برام تكرار بشه كه بردار تو بشم . اقا اين شماها هستيد كه توي طول تاريخ دنبال شبه سازي و تفرقه بين امت بوديد و هستيد اين رو حداقل تو يكي (اينجور كه بوش مي ياد طلبه اي ) بايد بيشتر از هر كسي بدوني.

    در مورد جانشيني خلفيه دوم هم بايد خدمتتون عرض كنم بله بر حس شورا بوده و خليفه اول در اخر نظر شوا و رو همين طور نظر خودشون رو بيان كردن اونم به علت وضعيت بحراني اون دوران بود (حروب رده و ....)

    كه اونم بازم فقط نظرشون رو بيان كردن و اجباري در كار نبوده و مردم اون وقت خودشون عمر (رض) و انتخاب كردن

    در اخر هم اميدوارم خدا ما رو با پيامبر و خلافاي راشدين (ابوبكر و عمر و عثمان و علي ) (رض) محشور كنه و يكي مثل تو رو با عبدالله بن سبا الهي امين

    در مورد فدك هم بحث طولانيه و وقت كم .

    كه اومدم و جرندياتتون رو خوندم نيومدم وبلاگتون چون ايمان دارم تو طلبه اي هستي كه بر حقانيت ماها اگاهي پس نيومدم وبلاگتون كه سر خودم رو درد بيارم . اينجا چون حدس زدم اين خانم يكي مثل گذشته من بي اگاه و تعصب زاده كم اطلاعيشون بودن اومدم نوشتم

    راستي در مورد اين كه نوشتيد سني هاي كه مي شناسيد اطلاعاتشون كمه اينم از فضيلت شماهاست كه از ترس اين كه مردم ايران زمين بر حقانيت اسلام وايق بشن كتابهاي سني رو ممنونع مي كنيد و عالماشون رو مي كشيد (مثال شيخ زيايي و هزاران عالمي كه اميدوارم خونشون گردنتون بگيره )

    پاسخ

    سلام.ممنون از حضور دوبارتون.شيعيان با هيچ کسي کاري ندارند تا زمانيکه با اونها کاري نداشته باشند.شيعه و سني با هم برادرند تا زمانيکه عقد اخوت را زير پا نگذارند.اهل تسنن ايران مردماني بسيار موافق و مهربان هستند و و در اين شکي نيست.دوست عزيز چرا با شنيدن يک مطلب به دنبال رد يا تصديق علمي آن نيستي؟ کمي با خودت فکر کن که چرا دختر رسول خدا را سيلي زدند؟ چرا او را شبانه دفن کردند؟ چرا سخنان پيامبر در مورد علي (ع) را نشنيده مي گيريد؟ چرا جريان فدک را بازگو نمي کنيد؟ چرا نمي گوييد در شوراي سقيفه چه گذشت؟؟؟ اگر همه ي اينها را ناديده ميگيريد ، محمد تيجاني چه؟ لابد او هم مشنگ بوده است؟ او که ديگر اول عالم شما بود! جدا اميدوارم که خدا همه ي ما را هدايت کند و با اوليا مان محشور کند.و من الله توفيق
    + بنده خدا 

    السلام علي من اتبع الهدي

    خيلي خوشحالم خانم مدير وبلاگ که حرف خودتونو پس گرفتيد و اهل سنت را مسلمان و هم دين خود دانستيد

    با عرض معذرت الآن حسابي خسته ام ان شاء الله جوابيه بحث باشد فردا اگر خداوند توفيق دهد و عمري باشد

    والله ولي التوفيق...... و السلام علي من اتبع الهدي

    سلام

    من با توجه به شرايطم با دوستان اهل تسنن بسياري آشنا هستم كه در اثر اين مراوده با حرف هاي برادر گرامي ايران اسلام موافقم: اكثرا بي اطلاعات .
    اما چرا ا اكثرا بي اطلاعند : چون شيوخ محترم احتمال قريب به يقين مي دانند كه با كمي كند و كاو بسياري جذب تشيع خواهند شد پس امر مي كنند كه صم بكم و عمي همه گفته هاي رسيده را قبول كنند بدون تحقيقي و استدلالي .
    و اما در مورد مراوده و ارتباط و برادري و ... معتقدم كمي تند رفتيد چون ما اين روزها بيش از هرچيز به اتحاد جهان اسلام محتاجيم و اين حرف ها با شعار به دست نمي آيد مگر اينكه عملا باور داشته باشيم . در ثاني از آدم جاهل چه توقعي ؟؟ جاي دوري بايد نزديكي كرد تا بشود انچه كه بايد. چه بسيار از دوستان ما كه با اين مراورده و حس خواهري برادري جذب تشيع شدند و قلبشان منور گرديده ..
    موفق باشيد . حق پناه

    سلام

    جناب بنده ي خدا! شيعه لقب اميرالمومنين رو فقط مختص خليفه‏ي بلافصل رسول خدا (ص) كه از طرف خداوند منصوب گرديده است ميداند و اين لقب فقط مختص اميرالمومنين علي عليه السلام است. شيعه اين لقب را به ساير امامان خويش نيز اطلاق نميكند!

    بحث بايد ريشه اي باشد نه اينكه از وسط بحث بشه حرفي رو پيش كشيد. اگر مايل بوديد و به فرموده‏ي ابتداي كامنتتون دنبال اتبع الهدي هستيد ميشه صحبت كرد!

    در تعجبم كه چطور موسي علي نبينا و اله و عليه السلام در اولين كلامي كه با خداوند مطرح ميكند دنبال جانشين ميگردد و از خدا طلب جانشين ميكند... وجعل وزيرا من اهلي ... هارون اخي رو مطرح ميكند اما رسول اسلام (ص) امر به اين مهمي را كه خليفه اول هم ميدانست مهم است و بايد براي خودش جانشيني انتخاب كند رها كرد!!

    راستي حديث منزلت رو از مصادير اهل سنت خونديد؟؟

    يا علي انت مني بمنزله هارون من موسي!

    تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل

    يا علي

    فدک 1!

    پاسخ

    سلام.ممنون که قبول زحمت فرموديد.يا علي
    + فركانس 

    سلام

    ممنونم که سر زدين . مفهوم پيام درک نشد . توضيح لطفا.

    پاينده باشيد.

    پاسخ

    خواهش.چه تلگرافي!
    + بنده خدا 

    السلام علي من اتبع الهدي

    ان شاءالله خداوند مارا با أمراء المؤمنين أبوبكر و عمر و عثمان و علي و الحسن (رضي الله عنهم) و الحسين (رضي الله عنه) سرور جوانان اهل بهشت و فاطمة الزهراء (رضي الله عنها) بانوي زنان جهانيان و علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و ساير امامان هادي ومهدي (رضي الله عنهم أجمعين و من تبعهم باحسان الي يوم الدين) در بهشت برين زير عرش رب العالمين محشور بدارد ... الهي آآآآآآآآآآآآآآآآمين

    پاسخ

    آهان حالا درست شد. ما با شما که اينقدر روشن فکري و با شيعيان سر جنگ نداري، کلي هم رفيقيم . و چون قلبا برادر ديني مايي و با هم مشکلي نداريم و دوستان بايد هواي هم ديگه رو داشته باشن ؛ شما رو دعوت مي کنم تا با هم گپي پيرامون مسائل ديني بزنيم. و من الله توفيق
    سلام.فكر نمي كني در اين مسائل بايد پا به پاي رهبر حركت كنيم .؟
    پاسخ

    اگر به پاورقي مراجعه کنيد خواهيد ديد که منافاتي با سخنان رهبر عزيزمون نداره! و اينکه که ايشان در جايگاه سياسي قرار دارند و برخي موضع گيري ها صرفا جنبه هاي سياسي دارد. وقتي مي بينيم روز به روز وهابي ها گستاخ تر ميشوند بايد هم چنان سکوت پيشه کنيم ؟امروز مسئله رويارويي سني و شيعه به شکل مهدويت در برابر وهابيت مطرح ميشود.آيا بايد به خاطر منافع سياسي دست از اعتقادات ديني خود بکشيم؟ ممنون از حضورتون.(گل)

    متاسفانه من در اهل سنت جوان اطراف خودمون ادم با اطلاعات کم ديدم... اميدوارم اين دوست سني که اينجا شما رو متهم به کم اطلاعاتي کرده کمي اطلاعات داشته باشه و از مناظره فرار نکنه!

    اون يک سئوال رو که در وبلاگ مطرح کردم دوست دارم جواب بديد که اگر خلافت بر پايه ي شورا درست است چرا خليفه اول به آن عمل نکرد و شخصا عمر را به عنوان جانشين معرفي کرد؟!؟

    يا علي

    فدک 1!

    سلام

    عجب است از اين اهل سنت نادان كه از يك سوراخ بيرونشون ميكنيم از يه جاي ديگه سر در ميارند...

    نميدونم چرا كامنتهاي توي پست اخرم بي جواب موند و حالا اينجا شبيه همينها مجدد مطرح شده!

    خدمت اين برادران ناتني عرض شود كه شبهات شما بسيار قديمي ميباشد و بارها و بارها علماي شيعه از قديم تا امروز به آنها جواب دادند. لطف كنيد و شبهات جديدي مطرح كنيد.

    اگر هم خيلي دوست داشتيد علمي بحث كنيد تشريف بياريد وبلاگ مناظره اونجا شما رو خواهم ديد.

    انشاءالله خداوند تبارك و تعالي شما را با عمر و ابوبكر و ما را با اميرالمومنين علي عليه السلام محشور بگرداند.

    يا علي

    فدک 1!

    پاسخ

    سلام.العجب العجب العجب! اميدوارم که اين سني عزيز بيان و جواب هاشون رو ببينن.ممنون که همکاري ميکنيد.آمين.
    سلام.
    اول خواستم به خاطر اين شعر قشنگ يه اي ول درست و حسابي بگم.
    ولي وقتي نظر اولو خوندم اي ول که از دهنم رفت بيرون هيچ يه چند تا درشت اومد نوک زبونم که مهارش کردم.
    يکي مثل ابن ابي الحديد مياد نهج البلاغه رو شرح ميده و از فضايل امام علي ميگه و به حقانيتش اعتراف ميکنه ولي آخرش ميگه به سني بودنم افتخار ميکنم. يکي از اون ...تر الان مياد اون حرفو تکرار ميکنه.
    خب ته جهنم جاي کياس؟
    واقعا براش متاسفم.
    ايشون مثل اينکه مغز گنديده و فکر بازو با هم اشتبا گرفتن.
    حرف واسه گفتن خيلي زياده. يکي بش بگه شمام برو الغديرو بخون.
    اگه به ما ميگي نهج البلاغه ي خودمونو بخونيم تو هم برو روايتاي خودتونو توي الغدير بخون.
    حرف واسه گفتن خيلي زياده. هرچي ميگم خالي نميشم. فقط دارم منفجر ميشم.
    يکي نيست بگه اخه نظراي بقيه به تو چه. تو مطلب وبلاگو بخون تمومش کن.
    جنبه ندارم ديگه چي کار کنم.
    امام زمان بياد داغيمونو خنک کنه.
    اووووووووووووف

    پاسخ

    سلام.ممنون و خوشحالم از اين همه غيرت. حالا همه به کنار.ميگيم اينا علامه تيجاني رو هم نديدن که از علماي بزرگ اهل تسنن بود و به آيين تشيع گرويد . دکتر عصام العماد هم که وهابي بود و شيعه شد رو هم نديدن .ديگه اين جمله رو که عمر گفته چه طوري تفسير مي کنن : {لو لا علي لهلک عمر} خود عمر ميگه اگر علي (ع) نبود عمر حتما هلاک ميشد.
    + يه سني 

    رفيق اطلاعاتت اين قدر پايين ادعاي همه چيز دانيت شرم اوره !!!!!!!!!!!!

    فقط وقت داشتم اين رو بخونم :

    مي دانيد چرا وهابي ها عقيده دارند با کشتن 4 شيعه ناهار خود را در بهشت تناول مي کنند؟

    اين رو يكي از هم كيش و هم فكر خودت تو مغز و كله با كمال احترام پوكي مثل شما كرده

    تو چي مي دوني اسلام چيه

    كسي كه عقده اي باشه هيچ وقت نمي دونه اسلام چيه اينقدر هم ادعا نداشته باش

    من نمي گم برو كتاباي سني ها رو بخون برو با مغز باز و بدون پيشنه فرهنگي و مثل يه بي مذهب نهج البلاغه رو بخون كه من با خوندن نهج البلاغه سني شدم و به خود مي بالم

    تفسيرهاي پدر بزرگي ماها براي به هدف نشون اغراض پدربزرگاست

    زنده باد اسلام و مسلمان

    متاسفم كه با همچين وبلاگي با چنين نويسنده اي اشنا شدم

    سواد رو بكش بالا تر بي طرفانه بشين دو جنابه كتاب بخون

    بعد بلند شو ادعا راه بنداز

    بدون معلومان و فقط بر اساس تعصب حرفي زدن و ادعايي اونم نه ادعايي شخصي بلكه مذهبي و تجزيه و تحليل كردن مجازاتي جز خفگي ندارد اميدوارم دريابيد

    پاسخ

    من نمي تونستم تحجر و بي سوادي و کينه توزي و ناداني شما رو به اين صريحي که خودت فرياد زدي بگم.ممنون که خودت و مذهبت رو به وضوح براي همه روشن کردي! افرادي که به جاي عقل از دهان استفاده مي کنند و به جاي منطق از فحش. اگر جرئتش رو داري بيا و بحث کن.

    سلام
    پاي لنگي و درنگي ز شما دورم داشت

    از اين که اين همه مدت نتونستم خدمت برسم عذر مي خوام
    و از اين که اين کامنت رو عمومي مي ذارم بازم عذر مي خوام
    مدت مديدي هست که گرفتاري ها و مشغله هاي کاري نمي ذاره آدم به دوستاش برسه و از مطالب قشنگشون استفاده کنه ... اميدوارم به زودي همه چي مثل گذشته بشه و بتونم هفته اي يک دوبار خدمت برسم.
    تازه خيلي هنر کردم که تونستم با تمام اين گرفتاري ها مطلب نيمه تمام بازي هاي رايانه اي رو آپ کنم ..
    شرمنده شما دوست گرامي
    التماس دعا

    پاسخ

    سلام.خواهش ميکنم.نگران موضوعات به اين کوچکي (نميدونم شايد هم بزرگ) نباشين.اميدوارم به زودي تمام کارها به روال عادي برگرده.با اين همه گرفتاري راضي به زحمت نبودم.خوشحالم کرديد.ممنون

    با سلام

    با توجه به برگذاري اولين مجمع عمومي کانون وبلاگ نويسان شيراز در تاريخ چهارشنبه 8/3/1387 ساعت 11:00 صبح در باغ مهر جوان از شما دوست محترم شيرازي دعوت مي‏شود در اين جلسه حضور به هم رسانيد و با بيان نظرات، انتقادات و پيشنهادات خود ما را در ادامه‏ي هرچه بهتر راهي که آغاز کرده‏ايم ياري فرمائيد.

    1. کانون وبلاگ‏نويسان شيراز در آغاز با نام اختصاري "وبانه" در سال 1383 تاسيس شد و جلسات ماهانه آن با حضور تعدادي از وبلاگ‏نويسان شيرازي برگذار ميشد. با توجه به عدم وجود اساس‏نامه و تقاضاي اعضاء تصميم بر ان گرفتيم که وبانه را در سازمان ملي جوانان به عنوان يک سازمان مردم نهاد ( NGO ) ثبت نمائيم. اين امر از نيمه‏ي سال هشتاد و شش اغاز شد و اکنون که در آستانه‏ي اولين مجمع عمومي کانون قرار داريم، وبانه با نام "جمعيت جوانان زيتون" در سازمان ملي جوانان به ثبت رسيده است.

    2. هدف کانون در دو شاخه‏ي اصلي تعريف گرديده، اوّل کمک به ارتقاء سطح وبلاگ نويسي و گسترش دنياي مجازي و ديگري همياري وبلاگ‏نويسان محترم شيرازي در انجام امور اجتماعي.

    3. در اين موارد با کمک شما و سازمان بهزيستي و همچنين دفتر کمک‏هاي سازمان ملل متحد "يونسکو" اميدواريم که نقشي موثر در جامعه ايفا نمائيم.

    4. براي سرعت بخشيدن و ايجاد نظم وبانه به چند بخش کوچک‏تر تقسيم شده.

    1. بخش پارس شناسي و گردشگري

    2. بخش اجتماعي

    3. بخش زنان

    4. بخش فرهنگي

    5. بخش مذهبي

    6. بخش ادبي

    7. بخش هنري

    که عضويت وبلاگ نويسان شيرازي در هر بخش، چندين بخش و يا همه‏ي بخش‏ها با توجه با علاقه‏ي آنها امکان پذير است.

    در پايان از شما دوست گرامي خواهش‏مندم با اعلام حضور خود در سايت وبانه يا ارسال پيام به پست الکترونيک webaneh@gmail.com ما را در برنامه ريزي بهتر مجمع عمومي ياري فرمائيد.

    + دفترچه هاي بي خاطره 

    سلام

    فرموديد:«شايد تمام زنا زاده ها بي گناه و معصوم باشند و مملو از پاکي و خوبي .و هيچ گناهي هم بر ايشان نيست .»

    با اين جمله شما موافقم البته بدون _ شايد _

    «دوست عزيز مي دانيد چرا دربقيع قبور اهل بيت رسول خدا را با خاک يکسان کردند؟مي دانيد چرا کوچه ي بني هاشم و منازل اهل بيت را ويران کردند؟مي دانيد چرا مساجد حضرت علي و زهرا را خراب کردند ؟مي دانيد چرا وهابي ها عقيده دارند با کشتن 4 شيعه ناهار خود را در بهشت تناول مي کنند؟»

    اين پاسخي نيست كه توجيه گر علت جفاي ما به حقوق اهل سنت در ايران باشد از جمله ممنوعيت ساخت مسجدي ويژه اهل سنت در پايتخت.

    تبعيضي مذهبي در ايران شايسته مكتبي به نام شيعه نيست نه تنها هر آنچه كه 1400 سال پيش اتفاق افتاده است نبايد معياري براي خط كشيها و انتقام جويي هاي متقابل ميان اين دو مكتب در زمان حال شود كه حتي نبايد هر آنچه كه امروز در عربستان و پاكستان و ... بر عليه شيعه ميشود مرجعي براي انتقام ما شود

    كي بايد اين حلقه و زنجيره ادامه دار نفرت از ميان رود ؟ زماني كه سني شيعه شود ؟! يا زماني كه شيعه سني شود ؟!

    دوست عزيز همانطور كه آنها وهابيتي دارند كه خون شيعه را حلال ميداند ما نيز در ميان خود افراط گراياني داريم همچون حجتيه ...

    پرسش اينجاست كه حد تعادل اين دو مكتب در كجاست ؟

    به قول استاد نظري كرماني كه خود شيعه متديني ست ميگفت اگر بدانيد كه امام علي در زمان خلفاي ديگر چگونه با آنها تعامل ميكرد كه حتي امام علي پذيرفت كه عمر با دختر او ازدواج كند قضاوتي نزديك به حد تعادل ميكرديد به بخشي از اين ازدواجها دقت كنيد:

    « از زنان پيامبر ص عايشه دختر ابوبکر و حفصه دختر عمر بود، و پيامبر ص دو دختر خود را به ازدواج عثمان بن عفان درآورد، و علي با اسماء دختر عميس که همسر ابوبکر صديق و مادر محمد بن ابي بکر بود وصلت کرد که اين ازدواج بعد از وفات ابوبکر صورت گرفت و ثمره اين ازدواج يحيي بن علي بود ؛ بنابراين محمد بن ابي بکر و يحيي بن علي بن ابي طالب برادر مادري هستند، و عمر بن خطاب با ام کلثوم دختر علي بن ابي طالب ازدواج کرد و از او صاحب دو فرزند به نامهاي زيد بن عمر و رقيه بنت عمر شد. [مجلسي در بحار الأنوار (ص621)، کليني در الکافي قسمت فروع (6/115)]. »

    قطعا ازدواج دختر امام علي با عمر نميتواند حكم به برائت عمر دهد كه قصد بنده نيز چنين نيست لكن اين ازدواج آنهم زماني كه وي در مسند خلافت بود نشان ميدهد كه حداقل ميزاني از تاييد از سوي امام علي بر عمر بوده است كه رضايت ميدهد دختر خود ام كلثوم را به ازدواج وي در آورد چه اينكه اگر عمر آنقدر نفرت انگيز بود قطعا امام علي با علمي كه شيعيان مدعي آنند كه حضرت به آن واقف است اجازه نميداد دخترش با عمر ازدواج كند اگر دقت بفرمائيد اكنون يك دختر شيعه از منظر مكتب شيعه حق ندارد به ازدواج دائم با يك مرد سني در آيد !! چگونه است كه امام علي چنين اجازه اي داده است كه دخترش در زمان خلافت عمر به عقد مردي در آيد كه اكنون مورد لعنت شيعه است ؟

    به قول استاد نظري كرماني آنقدر ديد ما را نسبت به اهل سنت بد كرده اند كه حتي در هيچ رسانه اي اجازه نميدهند ازدواجهاي اينچنيني ميان خانواده اهل بيت با اهل سنت عنوان شود كه مبادا از اين لعتنها و نفرينها كه جز ياري رساندن به تداوم اختلاف و عناد ارمغاني ديگر ندارد كاسته شود !

    منظور بنده از جمله دكتر شريعتي دفاع بد از مكتب اهل سنت نبود بلكه دفاع بد از مكتب شيعه بود

    1 نكته: همه اين سخنان بنده نه در دفاع از شيعه و نه در دفاع از اهل سنت بود ، آنچه بود صرفا تاكيد بر تعامل ميان مكاتب و نه تقابل بود خواه اين مكتب قرنها پيش به مكتب مورد نظر شما اهانت و جفايي كرده خواه نكرده باشد بايد بر روي تعامل تاكيد كرد نه نفرين و لعنت و دشنام كه گاه در برخي ادعيه هاي شيعه يافت ميشود چراكه تداوم چنين رفتارهايي كه مرده باد و زنده باد شاخصه آنست چه از سوي شيعه چه از سوي اهل سنت به صلح منطقه اي و حتي جهاني كمكي نميكند.

     <      1   2   3   4      >